عاشقانه های من و تو
❤❤ しѺ√乇 ❤❤

 خدایا

یا کسی رو بهمون نده

یا اگر میدی دیگه ازمون نگیرش خوب

آخه آدم ها هم هدیه رو پس نمی گیرند تو که خدایی دیگه ...

 

 

نه من دستهايش رارهاميکنم,نه اودلش ميايدازمن جداشود! هميشه وهمه جاباهميم, من و تنهاييش...

 

 

اخه خداجون!قربون بزرگیت!!وفای سگ به چه کارمون میاد یه فکری به حال ادمات میکردی....!

 

 

 

 

 

 

 

دلم برای یک نفر تنگ است...

نه میدانم نامش چیست...و نه میدانم چه می کند...

حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم...

رنگ موهایش را نمی دانم...

لبخندش را ...فقط میدانم که باید باشد و نیست

 

 

 

هميشه دلتنگي به خاطر نبودن كسي نيست

گاهي بخاطر بودن كسي ست كه حواسش به تو نيست...!

 

 

آنقدر سرگرمِ "اوقات فراغت" بودم،

که فکری به حالِ...

"روزهای فراقت" نکردم.

 

 

 

 

 

 

تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف...

لرزشی روی میز کنار تختم میفتد..

از این صدا متنفر بودم اما...

چشم هایم را میمالم...

new message

تا لود شود آرزو می کنم ... کاش تو باشی...

...

سکوت می کنم ، آرزوی بی جایی بود

 

 

 

ارزش دل قد یک مورچه است:

هر دو خواسته یا ناخواسته زیر پا له میشوند

 

 

دلگيري عصر جمعه نه از بين ميرود نه عادي ميشود فقط از هفته اي به هفته ديگه منتقل ميشود

 

 

 

 

 

خیره میشوی در چشمهایم...

می دوزم نگاهم را...

تا نفهمی چقدر دلتنگت بودم!

 

 

ممکنه من بهت بگم :"بذار به درد خودم بمیرم"

اما تو نذار بمیرم

شعور داشته باش!!

 

 

 

به سراغ من اگر میایی،تند تند ،اهسته ،چه فرقی دارد؟؟تو به هرجور که دلت خواست بیا...!

مثل سهراب دیگر جنس تنهایی من شیشه نیست که راحت شکند ،مثل اهن شده است...!تو فقط زود بیا...

 

 

 

 

 

 

بوی مهربانی میآید

کجا ایستاده ای ؟ در مسیر باد !؟

 

 

 

آمدم ... بودی! اما مثل قبل نبودی!! رفتم.

 

 

 

بیشتر مواقع پشت جمله

“عیب نداره، مهم نیست “

یه دل شکسته خوابیده...

 

 

 

 

 

 

بعضی وقتا آدم از ته دل می خواد یه نفر تکیه گاهش باشه ، حتی شده از جنس سنگ

 

 

تمام عمرم برایش دعا کردم که به آرزویش برسد ، خوشحال آمده و میگوید : دارم میروم میگویم : کجا؟

میگوید : به آرزویم رسیدم ، آن ور دنیا ، حال نمیدانم رفتنش تقصیر من است یا خودش

 

 

روزگار نبودنت را برایم دیکته میکند و نمره ی من باز صفر میشود!!!!

هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام............

 

 

 

 

 

نه اینکه زانو زده باشم نه.....فقط نبودنت سنگین است...

 

 

خواستی دیگر نباشی!!!

آفرین چه با اراده...

لعنت به دبستانی که تو از درسهایش فقط "تصمیم کبری" را آموختی....

 

 

 

آدمای دلتنگ...

وقتایی که خیلی بهشون خوش میگذره و میخندن یهو سرشون رو برمیگردونن اونوری...

یکم ثابت میشن ؛ یواش یواش چشماشون پر اشک میشه...

شنبه 8 مهر 1391برچسب:, :: 14:43 :: نويسنده : احسان

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

تا شقایق هست زندگی باید کرد.
موضوعات
آرشيو وبلاگ
نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 82
بازدید ماه : 420
بازدید کل : 6740
تعداد مطالب : 593
تعداد نظرات : 91
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



IranSkin go Up
این صفحه را به اشتراک بگذارید